- عذرخواهي ستاد استقبال از روحاني بخاطر حضور اندک مردم!
- کارگردان فيلم تبليغاتي روحاني: برجام ذليلانه و ننگين است
1- ابن زياد هاني ابن عروه را در دارالاماره کوفه محبوس کرده بود. هواداران ساده لوح هاني (که به گواهي تاريخ تعدادشان آنقدر بود که اگر به قصر حمله مي کردند در اندک زماني چيزي از ابن زياد باقي نمي ماند و مطمئنا جريان عاشورا جور ديگري رقم مي خورد) دارالاماره را به محاصره در آورده بودند و در تدارک حمله اي ويرانگر به قصر بودند. ابن زياد حيله اي در انداخت. سعي کرد جريان حبس هاني را بزک کند! اما مگر مردمباورشان مي شد؟! اين دروغ را بايد چه کسي مي گفت؟چه کسي بهتر از آنکه يک عمر حتي در زمان علي (ع) قاضي القضات کوفه بوده و خود بر اساس شهادت مردم حکم مي داده است. شريح قاضي به بالاي دارالاماره آمدو شهادت داد که هاني در امان و در حال مذاکره با ابن زياد است و با خيانت برخي خواص ديگر، هواداران ساده لوحي که به جاي قدرت تحليل چشمشان به دهان خواص جامعه بود به راحتي گول خوردند!
کار به جايي کشيد که همين جمع عوام و خواص که روزي نداي دعوتشان از حسين بن علي (ع) به گوش همه رسيده بود، با دست خودشان حسين را به مسلخ بردند!
2- قرار بود با يک توافق بد با کدخدا (به قول امام راحل، شيطان بزرگ) هم انرژي هسته اي را بدهند برود، هم موشک هاي بالستيک، هم حمايت از متحدان استراتژيک، هم ... و خلاصه عزت يک کشور را با تحريم هايي معامله کرده بودند که حتي از متن توافق روشن بود قرار نيست حذف شوند. قرار شده بود مجلس توافق را بررسي کند. مجلس، کميسيون ويژه اي با راي خود نمايندگان تشکيل داد و کميسيون بعد از روزها مطالعه و بررسي کارشناسي نقاط ضعف و نفوذ متعددي در توافق با کدخدا يافت. عده اي به اصطلاح اصولگرا (که به گواهي تاريخ(!) تعدادشان در آن مجلس بسيار زياد بود) داشتند کمي دقت مي کردند و نقاط ضعف بسياري را مي يافتند. اما راس توافق با کدخدا که ديد اوضاع خيلي دارد ناجور مي شود ناگهان حيله اي در انداخت. سعي کرد توافق بد را بزک کند! اما مگر نمايندگانباورشان مي شد؟! اين دروغ را بايد چه کسي مي گفت؟ چه کسي بهتر از آنکه خودش رئيس سازمان انرژي اتمي بوده است. صالحي به بالاي تريبون مجلسآمد و شهادت داد که انرژي هسته اي در امان است: «اينجا دارم شهادتمي دهم، وقتتان را بيشتر از اين نمي گيرم، ولله، ولله، ولله (با اجراي برجام) در مسايل هسته اي نه با کندي روبرو خواهيم شدنه با توقف، ، تحقيقاتمان سر جايش خواهد بود، غني سازي مان خواهد بود» و با خيانت برخي خواص ديگر، آن دسته از نمايندگاني که به جاي قدرت تحليل چشمشان به دهان خواص جامعه بود به راحتي گول خوردند!
کار به جايي کشيد که همين جمع عوام و خواص که روزي ندايمقاومت و ايستادگي شان به گوش همه رسيده بود، با دست خودشان ...! نه! اصلا چه کسي گفته است که تاريخ تکرار مي شود؟! اگر قرار بود تاريخ هميشه تکرار شود که همه تيم ها يا هميشه بازنده بودند يا هميشه برنده! البته! تاريخ براي بازنده هايي که از گذشتگان و باخت هاي آن ها درس نگيرند صحنه‌ي ذلت هاي پياپي خواهد بود!
_________
پي نوشت: در دروغ بودن قسم جلاله و شهادت آقاي صالحي همين متن توافق بس است و اصلا نيازي به نقاط نفوذ و پيچيده (که البته به تعداد زياد وجود دارند) نيست! وقتي کشوري که در حال حاضر چند سالي است غني سازي 20 درصدي دارد براي ساليان متوالي حق ندارد تا بيش از 3ونيم درصد غني سازي کند! وقتي قرار است از 2 مرکز غني سازي يکي به کل در آن غني سازي نشود و ديگري اجازه نداشته باشد حتي 1 عدد سانتريفيوژ به آن اضافه کند! وقتي قرار است قلب رآکتور ارزشمند آب سنگين خود را با بتن پرکنيم! وقتي قرار است حد تحقيق و توسعه ي ما تا IR-8 باشد، يعني دقيقا نقطه اي که همين الان در آن قرار داريم (مثل اينکه بگويند شما اجازه داريد در صنعت خودرو سازي تا حد خودروي پرايد تحقيق و توسعه داشته باشيد!!!) و بدتر از آن اجازه نداشته باشيم حتي يک عدد از آنها را در صنعت غني سازي به کار ببنديم! وقتي اجازه بازآوري نداشته باشيم! و صدها نکته‌ي ديگر!.... من نمي فهمم چطور بايد قسم حضرت عباس آقاي صالحي را باور کنيم و اين همه دم خروس توافق نامه را ناديده بگيريم!
